به عالم تفکّر در بحر انوار و یکرنگی و صفای صحبت خوش آمدید

Wednesday, 16 May 2012




"پس باید محلّ را آماده نمود و مستعذّ نزول عنایت شد، تا که ساقی کفایت خمر مکرمت از زجاجه رحمت بنوشاند... و اگر عاشقان از عاکفان بیت مجذوبند، این سریر سلطنت را جز طلعت عشق جالس نتوان شد. این مقام را شرح نتوانم و وصف ندانم.
  با دو عالم عشق را بیگانگی – وندر او هفتاد و دو دیوانگی
مطرب عشق این زند وقت سماع – بندگی بند و خداوندی صداع
این رتبه، صرف، محبّت میطلبد و زلال مودّت میجوید."

(از آثار حضرت بهآءالله – آثار قلم اعلی، جلد سوّم، ص 147)

"خدمت به خدا، به بهآءالله، به خانواده، به دوستان، و به اغیار و حریفان، در حقیقت خدمت به همه انسانها در عالمجوهر زندگانی و الگوی منش و سلوک حضرت عبدالبهآء بود. آرزوی ایشان فقط این بود که بنده خدا و خدمتگزار بشر باشند. خدمت کردنبجای اینکه نشان ضعف و کمی باشد و نقص و کمتری تلقّی گردد برای حضرت عبدالبهآء افتخار و سرور بود و در نزد ایشان نهایت کمال و بزرگی محسوب میشد. این امری بود که همه اوقات ایشان را در تمام روز، از سحر تا نیمه شب، مملوّ از هیجان و سرشار از روح و ریحان مینمود. حضرت ایشان همواره میفرمودند: هیچ کار و خدمتی برای کسی که محبّت حقیقی دارد و عاشق است، زحمت نیست و در آن حال انسان همیشه وقت هم دارد.
         
(داستانهائی از زندگی حضرت عبدالبهآء)
“Vignettes from the life of `Abdu’l-Baha


No comments:

Post a Comment