به عالم تفکّر در بحر انوار و یکرنگی و صفای صحبت خوش آمدید

Saturday, 3 August 2013

*


"نواهای شهناز معنوی را از شاهباز الهی بشنو - تا از چنگ و بربط بقا آوازهای بدیع وفا ادراک نمائی و از مضراب احدیّه آهنگ مزمار هویّه بشنوی و به کوی جانان به تمام دل و روان قدم نهی. تا همه روح شوی و بی پر برپری و بی خمر مخمور شوی و بی لسان نکته سرائی و بر مراتب جذب و شوق و وجد و ذوق اطّلاع یابی. تا حزن فراموش کنی و از بحر سرور بیاشامی."

(از آثار حضرت بهآءالله – آیات الهی جلد دوّم، ص 360)


خیلی پیش از این و در ایّام زندگانی حضرت عبدالبهآء، صندوقهای اعانه و امدادهای عمومی و بشر دوستانه تشکیل شده بود. ایشان صندوق "نجات اطفال" را بسیار تشویق و حمایت نمودند و در دو مورد مشهور با تبرّعات سخاوتمندانه خویش به دفتر اعانه و امداد حیفا که برای رفع سختیهای معیشت و مصیبتهای مردم محلّی ایجاد شده بود دست عطوفت کشیدند. بعد از اوّلین امداد حضرت عبدالبهآء، نام ایشان در فهرست اشخاصی که بخشش های بلاعوض نموده بودند، رتبه اوّل و بالاترین بود.  پس از کمک و اعانه دوّم، حاکم ارتشی ج. ا. استنتون نامه مخصوصی برای قدردانی و تشکّر از حضرت عبدالبهآء به حضور ایشان نوشت که شامل این عبارت بود: لطفاً از طرف هیئت مدیریّت تشکّرات عمیق و قدردانی صمیمانه من را برای این اقدام بزرگوارانه -- که یک بار دیگر خود شاهدی گویا بر خیرخواهی و بخشش و بزرگواریهای پی در پی و سخاوتمندانه، و نمونه ای از توجّه و مهربانی و عطوفت شما به فقرائی که همواره شما را به ستایش و مبارکی یاد نموده و خواهند نمود، میباشد -- بپذیرید.                                                                                                   


(از عالم عطوفت و مثال زندگانی حضرت عبدالبهآء)
Inspired and based on the published source --
“Vignettes from the life of `Abdu’l-Baha”


 دوستان عزیز و محترم
امید است که هر یک از یک بیان با زیارت مکرّر و تفکّرات مثبت، محفوظ ذهن و مندرج در آینه قلب شده و سبب ظهور انکشافات فکری و معنوی شخصی و باارزش شما گردد، و محور صحبت ها و هم فکری های ما در صرف وقت پر بها و روزان و شبان زودگذر و شیرینمان با  دیدار هر یار و عزیزمان باشد. هر کدام از یک داستان که نکات آموزنده و دلچسب آن فرحبخش روح و سرمشق زندگانی موفّق و شریفی برای ماست، ترجمه و تدوین این جانب از مواضع و کتب چاپ شده انگلیسی میباشد که بصورت مجموعه ای جدا به تدریج تهیّه شده و در میقات مخصوصه منتشر خواهد گردید.                                                                                              
 

در صورت علاقه سه شبکه اینترنتی ذیل را نیز که توسّط این جانب تنطیم شده و متناوباً تدوین میگردد ملاحظه فرمائید.
 

Tuesday, 2 July 2013

.


"بگو ای دوستان، خود را از دریای بخشش یزدانی دور منمائید، چه که او بسیار نزدیک آمده. آنکه پنهان بود آمده و خوب آمده. بر یک دستش آب زندگانی و بر دست دیگر فرمان آزادی. بگذارید و بگیرید. بگذارید آنچه در جهان دیده میشود و بگیرید آنچه را که دست بخشش می بخشد. آمده آنچه چشم روزگار مانند آن ندیده. ای دوستان، بشتابید بشتابید.  بشنوید بشنوید."

(از آثار حضرت بهآءالله – دریای دانش، ص 174)
هر سال قبل از فرا رسیدن زمستان سرد عکّا، حضرت عبدالبهآء به مغازه لباس فروشی تشریف برده و برای نفوس فقیر متعدّدی که برحسب معمول سالیانه برای گرفتن جامه و عبای زمستانی خود به محضر ایشان می آمدند تهیّه و تدارک میدیدند. ایشان به شخصه هر قبا و لباسی را بر دوش آن فقرا امتحان و اندازه نموده، نظارت میفرمودند که مناسب و درخور باشد. ایشان صورتی از اسامی دریافت کنندگان داشتند و برای هر کسی که احتیاج داشت و لازم بود، در کمال سخاوت این هدایا را عنایت میکردند، ولی در عین حال هم اجازه نمیفرمودند و هیچ دوست نداشتند که شخصی از این بخشندگیهای بی حدّ سوء استفاده نماید – اگرچه، حتّی آن حالات نامناسب و نالایق را هم حضرت ایشان با بزرگواری و عفو و مهربانی مقابلی میکردند. تعجّبی نیست که جمیع اهالی محلّ و ساکنین آن دیار ایشان را "خدای بخشش و عطا" مینامیدند، و مومنین و دلدادگان ایشان هم از مشاهده دریای سخاوت و مهربانی بینهایتشان، حضرت عبدالبهآء را "بنده خداوند" و "عبد بهآء" دانسته، مثال و سرمشق زندگانی خود قرار داده، در کمال وفا و خاکساری خالصانه دوست داشته، و خدمتگزار مطیع و مفتون ایشان بودند.                    

(از عالم عطوفت و مثال زندگانی حضرت عبدالبهآء)
Inspired and based on the published source: “Vignettes from the life of `Abdu’l-Baha”

در صورت علاقه سه شبکه اینترنتی ذیل را نیز که توسّط این جانب تنطیم شده و متناوباً تدوین میگردد ملاحظه فرمائید.

Saturday, 25 May 2013


"از حقّ جلّ جلاله بخواهید که بلذّت اعمال در سبیل او و خضوع و خشوع در حبّ او مرزوق شوید. از خود بگذرید و در سایرین نگرید. منتهای جهد را در تربیت ناس مبذول دارید."
 (از آثار حضرت بهآءالله – آیات الهی جلد 1، ص 42)



حضرت عبدالبهآء در شهر فیلادلفیا با دوستان در باره جلسات ضیافت نوزده روزه، که پایه و اساس زندگی روحانی جامعه میباشد و در شروع هر ماه بهآئی تشکیل میگردد،  صحبت نمودند.  با تأکید بر اهمّیّت و مقام آن، فرمودند: هر یک از شما باید فکر کنید که چگونه موجب سرور و خوشنودی دیگر اعضای محفل باشید، و هر کدام باید همه نفوس حاضر در جلسه را بهتر و بزرگتر از خود بداند، و هر یک خود را کمتر از مابقی ببیند و تلقّی کند.  رتبه و مقام همه و هر یک از آنها را بالا بدان و بزرگ ببین، و درجه و مقام خودت را پائین و کوچک نظر نما. اگر بر طریق این امریّه و نصیحت عمل و زندگی نمائی، به حقیقت و با اطمینان کامل بدان که آن ضیافت، ملکوتی و طعام آن  بهشتی است. آن شام، شام خداست! من خادم آن و بنده چنان جلسه هستم.
   
(از نصایح ملکوتی و عالم عطوفت حضرت عبدالبهآء)
“Vignettes from the life of `Abdu’l-Baha”


در صورت علاقه سه شبکه اینترنتی ذیل را نیز که توسّط این جانب تنطیم شده و متناوباً تدوین میگردد ملاحظه فرمائید.


 

Sunday, 24 March 2013


 "انشاء الله از نار محبّت در این یوم روحانی برافروزی و به ذکر و ثنایش مشغول باشی. دست طلب از دامن مطلوب برمدار. به چشم جان به محبوب عالمیان ناظر باش، که شاید از بحر فضلش محروم نمانی و از سماء فیضش ممنوع نگردی. رحمتش جمیع آفرینش را احاطه نموده و عنایتش همه امکان را فرا گرفته."
 (از آثار حضرت بهآءالله –  آیات الهی، ص 334)


 یک روز در دوران سفر حضرت عبدالبهآء در شهر نیویورک، سرکار آقا به سنترال پارک تشریف بردند. پس از صرف ساعاتی در موزه تاریخ طبیعی، ایشان قدم بیرون گذارده و در زیر سایه درختان قدری به استراحت پرداختند. مرد نگهبان سالمند و کوتاه قدی که در آنجا ایستاده بود از ایشان پرسید: پس از استراحت آیا شما مایلید مجدّداً به داخل موزه برگردید؟ پرندگان و فوسیلهای بسیار دیدنی هم در آنجا هست. حضرت عبدالبهآء تبسّم نموده و فرمودند: نه، من دیگر از دیدن آنچه در این دنیا است خسته شده ام – من میخواهم به بالا سفر کنم و دنیاهای روحانی را ببینم. تو در این مورد چه فکر میکنی؟  نگهبان دستی به سر خود کشید و مبهوت ماند. بعد حضرت عبدالبهآء از او پرسیدند: تو دارائی کدام را ترجیح میدهی – دنیای مادّی را یا دنیای روحانی را؟ او جواب داد: خوب، بنظرم دنیای مادّی را.  حضرت عبدالبهآء فرمودند: امّا وقتی تو عالم روحانی را دارا میشوی، دنیای مادّی را از دست نمیدهی.  وقتی تو در خانه ای از پلّه ها بالا میروی، آن خانه را ترک نمیکنی. طبقه پایین هنوز در زیر پای توست.

در آن وقت بنظر آمد که نگهبان موزه نور حقیقت را دریافت!
    
(داستانی از اوج بینش و منش حضرت عبدالبهآء)
“Vignettes from the life of `Abdu’l-Baha”

در صورت علاقه سه شبکه اینترنتی ذیل را نیز که توسّط این جانب تنطیم شده و متناوباً تدوین میگردد ملاحظه فرمائید.
 

Monday, 18 February 2013


"نفوسیکه به این مظلوم منسوبند باید در مواقع بخشش و عطا ابر بارنده باشند و در اخذ نفس امّاره شعله فروزنده."

(از آثار حضرت بهآءالله –  دریای دانش، ص 96)


حضرت عبدالبهآء به رایگان هر چه را دارا بودند – از محبّت و عشق بی پایان، وقت پر بها و کمیاب، توجّه و علاقمندی و حمایت با جمیع آنچه از عالم ملکی در دست داشتند -- غذا و توشه زندگانی، پول و لباس، وسایل استراحت و خواب، قالی و اسباب منزل، همه را به دیگران می بخشیدند. شعار حضرتشان در عمل چنان ظاهر بود که، صرفه جوئی و کم خرجی برای خودشان – سخاوت، بخشش و گشاده دستی  برای دیگران.

داستانهای از خود گذشتگی سرکار آقا به خاطر رفاه و سعادت دیگران هر یک مثال و سرمشق بی نظیر است. ایشان "بمانند باران به فقیران سخاوت و مهربانی داشتند". از آنجائیکه حضرت ایشان و اهل بیت مبارکشان در عشق به خدا و محبّت الهی توانگر و غنی بودند، آنها محرومیّت و فقدان مالی را برای خودشان با شادی و رضایت قبول نمودند. از طرف دیگر، اگر سرکار آقا ملاحظه میفرمودند که پنجره منزل شکستگی دارد و یا سقف آن چکه میکند - یعنی هر آنچه که حفظ و سلامتی اهل آن را در معرض خطر و عدم ایمنی قرار میدهد – ایشان بنهایت جدّیت و سرعت وسایل تعمیر کامل و ایمنی آن را فراهم میفرمودند.

حضرت عبدالبهآء احساس احتیاجی و یا آرزوئی برای خوش گذرانی و تجمّل نداشتند. این حالت و منش ایشان در طیّ سفرهایشان به آمریکای شمالی کاملاً واضح بود. مثل وقتی که پس از چند روزی اقامت در اطاقهای زیبا و مجلّل که دوستان از قبل در شهری برای ایشان رزرو نموده بودند، حضرتشان تغییر محلّ داده و به یک آپارتمان ساده اسباب کشی فرمودند. با همه این دقّت و صرفه جوئی در مخارج شخصی خویش، ایشان اگر در هتلها اقامت میکردند با چنان سخاوتی انعام و بخشش به کارکنان و خادمین آنجا مرحمت میفرمودند که موجب حیرت همگی میشد، و اگر در منازل ساکن میشدند هم همیشه هدایای پر عطوفت و ملاحظه به میزبانان و خدمتگزاران آنها عنایت میفرمودند. البتّه واضح است و میدانیم که اسفار طولانی و جلسات نطق و صحبت، و اقدامات و ملاقاتهای حضرت عبدالبهآء در سرتا سر شرق و غرب همه صرفاً اسفار و فعالیّتهای خدمتی، مستقل و داوطلبانه حضرتشان و بدون دریافت ادنی حقوق مالی و یا کسب منفعت شخصی از منبع دیگری بوده است.  

(داستانی از زندگی و سلوک حضرت عبدالبهآء)
“Vignettes from the life of `Abdu’l-Baha”



در صورت علاقه سه شبکه اینترنتی ذیل را نیز که توسّط این جانب تنطیم شده و متناوباً تدوین میگردد ملاحظه فرمائید.

Thursday, 17 January 2013



بگو ای دوستان، حکمت را از دست مدهید  نصائح قلم اعلی را بگوش هوش بشنوید. 
 عموم اهل عالم باید از ضرّ دست و زبان شما آسوده باشند.
(از آثار حضرت بهآءالله –  مجموعه الواح چاپ مصر، ص 287)

یک وقتی سرکار آقا، حضرت عبدالبهآء، احبّاء و دوستان خویش را چنین نصیحت فرمودند: شما میبایست اوامر الهی را عمل نمائید. جمال مبارک فرموده اند که، "اگر در نزد شما کلمه حقّی باشد که دیگران از آن بی اطّلاع و محروم باشند، آن حقیقت را در نهایت مهربانی و محبّت صمیمانه به آنها تقدیم کنید.  اگر آن را پذیرفتند، نیّت و مقصد شما حاصل شده است. ولی اگر هر کدام از نفوس قبول نکردند، شما نباید در تصمیم و رأی شخصی آنها دخالت نمائید، بلکه باید ایشان را به حال خود آزاد بگذارید، و خود در سبیل رضای خدا سایر بوده و به پروردگار قادر و توانا توجّه کنید."  

(داستانی از زندگی و سلوک حضرت عبدالبهآء)
“Vignettes from the life of `Abdu’l-Baha”
 


در صورت علاقه سه شبکه اینترنتی ذیل را نیز که توسّط این جانب تنطیم شده و متناوباً تدوین میگردد ملاحظه فرمائید.

Wednesday, 26 December 2012

 
"پروردگارا وجود کلّ از جودت موجود  از بحر کرمت محروم مفرما و از دریای رحمتت منع مکن  در هر حال توفیق و تایید میطلبم و از سماء فضل بخشش قدیمت را سائلم  توئی مالک عطا و سلطان ملکوت بقاء"    (از آثار حضرت بهآءالله –  المناجات، ص 178)
 
حکیم بیهمتا و معلّم بینهایت مهربان، حضرت عبدالبهآء، همواره با هر طبقه از نفوسی که با ایشان ملاقات نموده و طلب راهنمائی و امداد بر رفع ضعف و مشکلات مربوط به شرایط خویش را مینمودند، چنین تعلیم میفرمودند: "ما نباید با شکستها و نقائص و ضعفهای خود مشغول باشیم، بلکه باید توجّه ما کاملاً بر اراده خداوند و مشیّت پروردگاری باشد تا اینکه قوای محیطه آن و نیروی غالبه الهی بوسیله ما و از طریق اعمال مخلصانه و اقدامات ما موجب شفای علّتها و اسباب رفع ناتوانی و ضعف عالم انسانی گردد." سرکار آقا، حضرت عبدالبهآء، در هر حالی موجب تشویق و تذکّر یاران و دوستداران حضرتشان میشدند، به حدّیکه اگر آنها خوب و دارای روحیّه ممتازی هم بودند همیشه بدان سبب بیشتر به شوق آمده و سعی مینمودند که بهتر و والاتر گردند.  در بیانی خطاب به یکی از مومنین ایشان چنین مرقوم فرموده اند: "قلب انسان تا اعتماد بر حضرت یزدان ننماید، راحت و آسایش نیابد. بلی سعی و کوشش، جهد و ورزش لازم و واجب و فرض، و قصور و فتور مذموم و مقدوح - بلکه شب و روز آنی مهمل نباید بود و دقیقه ای نباید از دست داد و چون کائنات سائره لیلاً و نهاراً در کار مشغول شد و چون شمس و قمر و نجوم و عناصر و اعیان ممکنات در خدمات مداومت کرد، ولی باید اعتماد بر تأییدات نمود و اتّکا و اتّکال بر فیوضات کرد. زیرا اگر فیض حقیقت نرسد و عون و عنایت شامل نگردد، زحمت ثمر نبخشد  کوشش فایده ندهد."
قطره ای از دریای حکمت و عطوفت حضرت عبدالبهآء))
*
 در صورت علاقه سه شبکه اینترنتی ذیل را نیز که توسّط این جانب تنطیم شده و متناوباً تدوین میگردد ملاحظه فرمائید.

Friday, 2 November 2012


"امر حقّ را الیوم چون شمس ملاحظه نما و جمیع موجودات را مرایا. و هر یک از مرایا که به شمس توجّه نمود و مقابل گشت، صورت او در او ظاهر و هویدا. و الیوم قلبی که مقابل شد با جمال ابهی، انوار وجه در او ظاهر و مشهود."

(از آثار حضرت بهآءالله – دریای دانش ص 134)


 یک روز سرکار آقا یعنی حضرت عبدالبهآء به خانمی چنین مرقوم فرمودند: "تا حدّی که میتوانی و در قدرت داری سعی نما بمانند آئینه ای شوی که شفّاف و تمیز و از هر گرد و غباری پاک و خالص است. تا اینکه انوار تابان خورشید حقیقت بر تو مثل باران ریزش نماید و تو بتوانی با روشنائی و درخشش آن همه کسانی را که در نزدیک و اطراف تو هستند روشن نمائی."

(داستانهائی از زندگی حضرت عبدالبهآء)
 Vignettes from the life of `Abdu’l-Baha

*

در صورت علاقه سه شبکه اینترنتی ذیل را نیز که توسّط این جانب تنطیم شده و متناوباً تدوین میگردد ملاحظه فرمائید.

Tuesday, 28 August 2012



"تقوی الله... درعی که هیکل ایمان را حفظ مینماید، در ظلمت سراجی است نورانی و در حین ضعف قوّتی است روحانی و در تنهائی معینی است دائمی و رفیقی است باقی. اوست عمل مبین و حصن محکم متین."

(از آثار حضرت بهآءالله –  آیات الهی، جلد دوّم، ص 105)


 مقابلی و برخورد مثبت و مطمئن سرکار آقا با زندگانی و مردم، موجب تشویق و تذکّر  یاران و دوستداران حضرتشان میشد، که اگر خوب هم بودند همیشه بدان سبب به شوق آمده و سعی مینمودند که بهتر و والاتر گردند. آنها میبایست که در دیگران "بد نبینند" و نه همچنان در نفس خودشان، مگر به گونه و اندازه ای که موجب تمییز باشد و آنها را به رشد و ترقّی روحانی تشویق نماید. حضرت عبدالبهآء میفرمودند، "به ضعف و نقص خود نظر منما، بلکه به قوّت و قدرت پروردگار ناظر باش که تمام جهات را در برگرفته".  این نصیحت حضرتشان مکرّراً زیارت شده است، که میفرمایند: "به ناتوانی و ضعف خویش نگاه مکن، بلکه تکیه و اعتماد بر تأییدات روح القدس نما. بدرستیکه تأیید الهی ضعیف را قوی نماید، خوار و افتاده را مقتدر و توانگر کند، طفل را بالغ و کودک نوزاد را کامل و صغیر کوچک را بزرگ و کبیر نماید." نیز فرموده اند: "اعتماد بر الطاف خدا کن. به استعداد و قابلیّت خود نظر منما. زیرا بخشش و عطای الهی قطره را مبدّل به اقیانوس میکند، و یک دانه حقیر را به درختی تنومند و بلند تبدیل مینماید." روانپزشک و طبیب ماهر و بی مثیلی که ایشان بودند، تعلیم میدادند که، "ما نباید با شکستها و نقائص و ضعفهای خود مشغول باشیم، بلکه باید توجّه ما کاملاً بر اراده خداوند باشد تا اینکه قوای آن از طریق ما و بوسیله ما موجب شفای علّتها و اسباب رفع ناتوانی و ضعف عالم انسانی گردد."             

  (حکایتی از اوج حکمت و سلوک حضرت عبدالبهآء)
“Vignettes from the life of `Abdu’l-Baha”
 
*
با نیّت خدمتگزاری و فروتنی قلبی، برای آسانی مطالعه و لذّت بیشتر خوانندگان عزیز از درک معنی کلمه ها، به سادگی عرض میشود:  تقوی الله – در اینجا یعنی خدا را در هر حالتی ناظر و حاضر دیدن.  درع – یعنی زره، لباس محکم و آهنی .  ظلمت   یعنی تاریکی.   سراج  – یعنی نور، چراغ روشن.  معین – یعنی یاور و کمک.   حصن – یعنی قلعه و حفاظ محکم.  متین  – یعنی محکم و سالم.
در صورت علاقه سه شبکه اینترنتی ذیل را نیز که توسّط این جانب تنطیم شده و متناوباً تدوین میگردد ملاحظه فرمائید.

 

Wednesday, 15 August 2012


"ای پسران آدم   کلمه طيّبه و اعمال طاهره مقدّسه، بسمآء عزّ احديّه صعود نمايد. جهد کنيد تا اعمال از غبار ريا و کدورت نفس و هوی پاک شود و بساحت عزّ قبول درآيد. چه که عنقريب صرّافان وجود در پيشگاه حضور معبود جز تقوای خالص نپذيرند و غير عمل پاک قبول ننمايند. اينست آفتاب حکمت و معانی که از افق فم مشيّت ربّانی اشراق فرمود. طوبی للمقبلين."

 (از آثار حضرت بهآءالله – کلمات مکنونه فارسی، شماره 69 )


در طیّ سفرهایشان در نیویورک روزی حالت حضرت عبدالبهآء خیلی محزون و خاطر مبارکشان بسیار متغیّر و ناراحت بود.  ایشان اثر مبارک نازله از قلم اعلی، "کلمات مکنونه"، را در دست داشتند و با هیجان و تداوم پیش و پس قدم میزدند.  بعد، پس از قدری تأمّل کتاب مبارک را که در دستشان بود به طرف بالا بلند کرده و فرمودند: هر کسی که بر طبق موازین این کلمات عمل و زندگی ننماید، از من نیست.

                                                    (داستانی از زندگی و سلوک حضرت عبدالبهآء)                                                   
Vignettes from the life of `Abdu’l-Baha


با نیّت خدمتگزاری و فروتنی قلبی، برای آسانی مطالعه و لذّت بیشتر خوانندگان عزیز از درک معنی کلمه ها، به سادگی عرض میشود:  طیّبه – یعنی پاک و تمیز و خالص.  کدورت – یعنی آلودگی و فرسودگی، ناپاکی و عدم تمیزی.  عنقریب   یعنی  بزودی.   صرّافان – یعنی کارگزاران و بازرسان اوراق و سکه های بهادار.  تقوی – یعنی پرهیزکاری و فضیلت اخلاقی.  فم – یعنی دهان.  مشیّت – یعنی اراده.  مقبلین  یعنی قبول کنندگان، اقبال کنندگان.


***

در صورت علاقه سه شبکه اینترنتی ذیل را نیز که توسّط این جانب تنطیم شده و متناوباً تدوین میگردد ملاحظه فرمائید.